امروز با یکی از بچه های شرکت که اهل چاف گیلان است صحبت می کردم. بنده خدا تازه داماد است و در شهر ما غریب . یک مقدار بعد از نامزد کردن شرایط برایش سخت شده و رفت آمد کردن بین شهرها برایش مشکل ساز . اطاله کلام است این حرفها، اصل مطلب این است که آمده بود کارگزینی یک نامه درخواست آورده بود. دیدم آشفته است و به سر و وضع خودش نرسیده. قبلاً باید بگویم که ایشان یکی از بچه های نمازخوان و مذهبی شرکت است . به او گفتم تو تازه دامادی و باید بخودت بیشتر برسی. یک مقدار ریشت را کوتاه کن و یا آنرا مرتب کن. گفت: من خودم اینجوری بیشتر دوست دارم. متوجه شدم بخاطر داشتن وجه مذهبی است که این صحبت را می کند.گفتم: اگر بخاطر وجه مذهبی است اسلام دین زیبائیهاست . آشفتگی و شلختگی جزو دین ما نیست . مومن مسلمان و قتی در نظر دیگران می آید باید دوست داشتنی باشد . نه اینکه وقتی دیگران ائو را می بینند وحشت کنند و از او گریزان باشند . چهره ما باید نشانگر لطافت و پاکی دینمان باشد.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |